هلا

دوباره زاغه نشینان به زاغه برگشتن
دوباره طاهره ها از گرسنگی مردن
دوباره راضیه بر فقر خویش راضی شد
بجای کشت کشاورز را درو کردن
بجای نان به تساوی گلوله قسمت شد

هلا توان همه عاشقان در میهن

دوباره نفیر دیو کشت عاشقان آزادی
دوباره ساده ترین حرف تیرباران شد
دوباره هر چه که رشتیم پنبه شد در باد
دوباره هر جه زمین بود گور یاران شد

هلا توان همه عاشقان در تبعید

دوباره می شود آری به باغ گل رویاند
دوباره می شود آری به دشت سبزه نشاند
دوباره می شود از خانه های شاد گذشت
دوباره می شود از کودکان ترانه شنید
دوباره می شود آری اگر بپیوندیم
به دیدگان پر از انتظار شب زدگان
دوباره می شود آری اگر شکسته شود
شب سکوت و شب ترس و یاس ما یاران

هلا توان همه عاشقان در ایران